انتخابات مجلس خبرگان ومجلس شورای اسلامی نزدیک است.انتخاباتی که از جهات مختلف حایز اهمیت فراوانی است و می طلبد تا با دقت کافی نماینده مورد نظر انتخاب گردد.باید فردی را انتخاب کنیم که شیفته خدمت باشد نه تشنه قدرت.در این مورد عملکرد افراد مهم است نه شعار آنها.شیفته خدمت تکلیف گراست نه منفعت گرا.متوسل به هر شخص وگروهی برای کسب رای نمی شود.از هرابزار و وسیله ای (ولو حرام) برای جلب آرا استفاده نمی کند.درد دین دارد نه درد خود.به فکر مشکلات مردم است نه منافع خود و حزب خویش.انقلابی است نه انفعالی وسازشکار.از ساکتین ومردودین فتنه نیست واز کارگردان فتنه حمایت نمی کند.شجاع است نه ترسو.اهل مبارزه با فساد و پاکدست است نه اهل تبانی وفساد و....با دستمال کثیف نمی شود شیشه را تمیز کرد.آزموده را آزمودن خطاست.نماینده ای که پاکدست نباشد نمی تواند با فساد اقتصادی وسیاسی وفرهنگی و...مبارزه کند.اهل ریا وربای سیاسی نیست.تقوای سیاسی واقتصادی واخلاقی دارد.اهل تخریب رقبا نیست.به خاطر خدا ثبت نام می کند.وقتی منافع ملی ومصالح اسلامی به خطر می افتند سکوت نمی کند.ساده زیست است نه اهل اشرافیگری وثروت اندوزی.
این جمله زیبای شهید بهشتی را باید با آب طلا نوشت که فرمود:"ماشیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت"
انتخابات مجلس خبرگان ومجلس شورای اسلامی نزدیک است.انتخاباتی که از جهات مختلف حایز اهمیت فراوانی است و می طلبد تا با دقت کافی نماینده مورد نظر انتخاب گردد.باید فردی را انتخاب کنیم که شیفته خدمت باشد نه تشنه قدرت.در این مورد عملکرد افراد مهم است نه شعار آنها.شیفته خدمت تکلیف گراست نه منفعت گرا.متوسل به هر شخص وگروهی برای کسب رای نمی شود.از هرابزار و وسیله ای (ولو حرام) برای جلب آرا استفاده نمی کند.درد دین دارد نه درد خود.به فکر مشکلات مردم است نه منافع خود و حزب خویش.انقلابی است نه انفعالی وسازشکار.از ساکتین ومردودین فتنه نیست واز کارگردان فتنه حمایت نمی کند.شجاع است نه ترسو.اهل مبارزه با فساد و پاکدست است نه اهل تبانی وفساد و....با دستمال کثیف نمی شود شیشه را تمیز کرد.آزموده را آزمودن خطاست.نماینده ای که پاکدست نباشد نمی تواند با فساد اقتصادی وسیاسی وفرهنگی و...مبارزه کند.اهل ریا وربای سیاسی نیست.تقوای سیاسی واقتصادی واخلاقی دارد.اهل تخریب رقبا نیست.به خاطر خدا ثبت نام می کند.وقتی منافع ملی ومصالح اسلامی به خطر می افتند سکوت نمی کند.ساده زیست است نه اهل اشرافیگری وثروت اندوزی.
اصولگرای واقعی است نه اصولگرانما!!!
اصولگرا اهل باند بازی نیست که عده ای امروز فراکسیون شخصی راه بیندازند و هر طرحی را که بخواهند با خیال جمع افاضه به رهروان شان کنند. اصولگرا با فکر، با عاقبت اندیشی و نگاه به فرجام قیامت رای می دهد، نه آنکه فلان نماینده بگوید اگر آن چند رهرو من در جلسه امروز غائب نمی بودند، فلان طرح دو فوریتی رای می آورد.
اصولگرا استقلال سیاسی و فکری دارد. اصولگرا نان به نرخ روز نمی خورد و دکان دونبش باز نمی کند که با چرخش شرلیط بچرخد.اهل حزب باد نیست .اصولگرا حرفش یکی است. سیاست در منظر اصولگرا تعریفی دیگر دارد؛ سیاست اصولگرا عین دیانتش و دیانت او عین سیاستش است. اگر اینگونه نیست پس عکس مدرس بالای سر اینان چه می کند؟ اصولگرا نان را به نرخ روز نمی خورد. یعنی چند ماه مانده به انتخابات با پارچه غربی برای خود قبای برجام نمی دوزد تا با جیبی پر از وعده های پسابرجام به مردم فریبی بپردازد. اصولگرا سلامت اخلاقی دارد. این را آقا در 06/06/1385 فرمودند. سلامت اخلاقی یعنی احترام به نظر جمعی. سلامت اخلاقی یعنی آنکه در جلسه ای شرکت نکنیم و پس از تنظیم گزارش به خاطر خوش آمد زید و عمرو بزنیم زیر همه چیز و بیانیه بدهیم که "کی بود کی بود من نبودم!" سلامت اخلاقی یعنی زیر پا نگذاشتن بیش از 40 روز تلاش یک کمیته تخصصی به خاطر هم نظر نبودن با خود. آقا در همان تاریخ می گویند: "از پایه های اصولگرایی سعه صدر و تحمل مخالف است." این بدان معناست که مثلا هیئت رئیسه یک مجلس اصولگرا به خاطر قالب کردن نظر خود، جلوی تکثیر طرح مخالفینش را نمی گیرد. این بدان معناست که هیئت رئیسه یک مجلس اصولگرا هیچگاه اعلام وصول مثلا یک استیضاح را به خاطر ارتباط با آن مقام مسئول چند ماه معطل نمی کند. بماند... اما این نکته پایانی را بگویم که اصولگرا ایمان و اعتقاد به خدا دارد. با جانش درک کرده است "ان تنصروا الله ینصرکم" را... ایمان دارد به اینکه عالم تحت اراده خداست. برای اصولگرایی که خدا را دارد هیچ قدرتی اعتبار ندارد، حتی اگر کدخدا باشد! گرمی پشت اصولگرا به خداست، نه به خروج صوری از ذیل فصل 7 و یا ماده 41. اصولگرا اطمینان دارد به وعده خدا... و این اطمینان نه با قطعنامه 2231 حاصل می شود، نه با چفیه انداختن در فلان مراسم و نه با انتساب به ...
اصولگرا انسانی است که مبتنی بر اصول تصمیم می گیرد و حرکت می کند و در واقع "تکلیف را فدای نتیجه" و "حق را مذبوح شرایط" نمی کند. حال اگر امروز در مجلس ما فلان استیضاح به واسطه مصلحت سنجی های گروهی اعلام وصول نمی شود و یا اینکه با لابی که امروز تخصص عده ای از نمایندگان است ختم به خیر!! می شود،